اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

مثل یک سنگ انگار کن

يكشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۳۶ ب.ظ

روز اول تنهایی

دیگر در مورد میم هم شبیه قدیم‌ها نیستم, شبیه وقت‌هایی که برای یک ماموریت یک روز هم دلم تنگش می‌شد. اگرچه بلد نیستم هنوز با تنهایی‌ام چه کنم اما دلم برایش تنگ نشده, جایش خالی نیست, راستش نمی‌دانم اینهمه دوست‌داشتنش برای حساب و کتاب‌های مادی زندگی یا وقت خستگی از تنهایی یا بی‌کسی یا چه است؟ خوب است این روزها بیشتر به این رابطه فکر کنم. برایم عجیب است خیلی عجیب چطور دلم برای آنها تنگ شده اما برای میم نه؟ او که از همه بیشتر برای من بود و از همه بیشتر عاشقم بود! خب این انگار کمی روشن‌تر شده من دلم برای یک شور و حال تنگ می‌شده نه او و آنها.

و میم ؟ 

میم برایم گسترده است یادم می‌آید از خیلی وقت پیش تصمیم گرفتم جز دوست داشتنش کاری نکنم اما این حساب و کتاب زندگی در ایران به عنوان زنی تنها, اینکه ۱۰ سال به با او بودن عادت کرده‌ام, اینکه خرجم با او می‌چرخد و حتی کارم با او است... همه‌ی اینها مشکوکم می‌کند.

دوستش دارم اما دلتنگ نیستم. شاید چون خیلی وقت بود به یک چنین خلوتی نیاز داشتم اما راستش بلد نیستم این خلوت را چگونه پیش برم. فعلا دارم مثل هر روز وقت تلف می‌کنم. الان می‌خواهم برنامه‌هایم را مرتب کنم, دو روزی می‌شود که هیچ کاری نکردم و درسی نخواندم. دارم درکش می‌کنم که او هم به من فقط به عنوان یک عنصری که دوستش بدارد محتاج است. یکی که بی‌وقفه با او باشد دوستش بدارد و همه‌ی زندگی‌اش را پای او بریزد. و همین . شاید بی انصافی‌است که نگاه خودم را به او تسری داده‌ام . بالاخره باید بفهمم در من چه اتفاقی افتاده؟ آن منی که بی قرار بود بی تاب بود کو؟ هرچند از همیشه نبودنش می‌ترسم ورای همه‌ی مسائل مالی ترسم حتی از بی کس و بی یار بودن است . ترسم از نداشتن کسی که دوستم بدارد یا مثل او دوستم بدارد. نمی‌دانم.... با خودم صادق نیستم 

چه حیف که پول نداریم دلم می‌خواست این روزها بروم رستوران و کافه و .... ولی پول نداریم و تازه برای بخشی از بدهی‌ها سکه فروختیم. 

از اینها گذشته امروز می‌گفت وقتی به مقام نیاز می‌رسی که باور کنی تو هیچ نداری و او همه چیز دارد. من فعلا اما بزرگترین دارایی‌ام میم است و باز مثل یک بیماری این فکر رهایم نمی‌کند که زندگی در کمین این داشته‌ی من است ....

 

۹۶/۰۷/۳۰
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی