اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

هزیان زندگی

چهارشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۵۵ ب.ظ

با میم در مورد رفتن از ایران برای دکتری صحبت می‌کنم، دهنم باز شده نشده عصبانی می‌شود، از عصبیتش می پرسم جواب می‌دهد که مثل این است که من بگویم قصد دارم ازدواج موقت بکنم تو عصبانی نمی‌شوی.

با او در مورد وجه تشابه مثال می‌پرسم می‌گوید دوست ندارد از ایران برود و اگر قصد بر رفتن است تنها بروم‌

چند ساعت قبل می‌گفت کچل کردنت را دوست دارم، با موهات خیلی زیبایی و همه نگاهت می‌کنند اما اینجور که باشی نگاهت نمی‌کنند و فقط بی روسری خیلی قشنگی که آن هم فقط من می‌بینم.

دارم از این مدل دوست داشتنش احساس ترس می‌کنم. یا او هم مثل آنوقت‌های من ریگی به کفش دارد و یا بیمار  شده که هر دو بعید است. شاید هم احساس ترسش از پیشرفت‌ها و روابطم است!

خسته ترینم.

وسط رالز و پایان‌نامه همین این‌ یکی را کم داشتم.

گاهی فکر می‌کنم ته‌اش جدایی‌ست، او بلد است کنار بیاید تو تمرین کن.

گیج گیجم ....

۹۶/۰۸/۱۷
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی