اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

مونولوگ روزهای بد

دوشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۷، ۰۴:۵۲ ب.ظ

اردیبهشت دارد از راه می‌رسد و من از تمام هدف‌های تا به اکنونم عقبم، هیچ چیز بر مدار خودش نیست و مهم تر از همه این حال‌، این حالِ بی‌قرار و پر تشویش که اعتماد به نفس، خودانگیختگی در کارها و حرکتم را مختل کرده‌است و از من یک آدم ترسویِ منزوی به جا گذارده که هرچقدر روبروی آیینه نگاه می‌کنم نمی‌شناسمش.

آدمی ضعیف‌ام و اما اگر نتوانم کاری برای خودم بکنم به چه‌کار جهان آیم؟

کامو می‌گفت تکلیفت را با پوچی مشخص کن و اگر چیزی برایت مانده که بتوانی ... نمی‌دانم چه گفت شاید چیزی شبیه این که اگر تابش را داری که با تمام پوچی زمان را سپری کنی و پیش بروی و دلیلی بسازی، پس برو والا برای چه ادامه می‌دهی به زندگی؟

قهرمان و قربانی... از این دو واژه خسته‌ام.

من یک آدم معمولی‌ام باشد اما برای خودم اینجا کاری دارم. باید قبل از آنکه هر روز و هر روز تکه‌هایم از من کم شود پیِ کارم را بگیرم. فرصتی نیست و بقول کامو رنج هیچ امتیازی برایمان ندارد پس باید کاری کنم تا زمان هست و من هستم. 

باقی؟ باید تمرین کنم پوچی را و پایان را و لختی را و و و ، ولی یادم نرود اینجایم که کارم را پیش ببرم.

۹۷/۰۱/۲۷
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی