دولت آبادیِ صورتگر
شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۸:۳۷ ب.ظ
سلوچ... جای خالی سلوچ... مرگان.... عباس، ابرو و هاجر مرگان...
دارم زندگی را از نگاه دولتآبادی مزه مزه میکنم. و چه شیرین و زیباست تمام زمختی زندگی که او تصویر میکند. شاید نتوانم در مورد کل داستان قضاوتی به این سرعت داشته باشم اما تصویر و این زندگی و این نگاه به زندگی چه زیباست. دارم فکر میکنم کسی که بلد باشد اینقدر زیبا جزئیات صورت را به وصف آورد چه بیش و بیش است بر صورتگران.
تصویر امروز یاد عاشقی یک زن حوالی چهل ساله بود و یاد جوانی و عاشقی و قنج رفتن دل و حظ من از زندگیای که در آنم. دارم فکر میکنم اینجور دیدن آدمها را اگر بلد بشویم چقدر زندگی کوتاه است برای حظی که میتوانیم ببریم و دلم مانده از تمام ندیدنها.... شاید از امروز تلاش کنم وصف کردنها را ... و یادم به هدایت میرود که آن قابی که او جلوی چشم من دخترک ۱۲ - ۱۴ ساله تصویر کرد چه زیبا بود اما او بیشتر وصف فضا داشت اما دولت آبادی عجیب آدمها را با تمام زمختی زیبا تصویر میکند و این شاهکار این مرد دوست داشتنی و عزیز است. کاش از این نسل میآموختیم.
۹۷/۰۲/۲۹