اوست نشسته آنطرف، من به کجا ....
چهارشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۵۹ ب.ظ
باید حدس میزدم که در پس پشت این خواستنها و عشقهای نفس بریده و روابط و روابط و روابط اوست که نشسته و من را هم بینصیب رها نکرده. از می عشق در جامم ریخته و با را بیخویش ساخته و حلقهی تازهای شکل گرفته و من به خیالم عشقی بی حد بر صفحهی دلم نشستهاست. حال از زمانی که دانستم او بوده در پس خواستنها ناگاه تمام رشتهها پنبه شده و من چون پهلوان پنبهای عور ماندهام میان اینهمه و خواستن، خواستن م دارد کم و کمرنگتر میشود و من را که لحظهای گمانم بود این عشق را ابدی ساختهام دارم از پا درمیآیم و افول دوست داشتن است که با تماشای دستای پنهان او .... آه که چه سادهدل بودم من.
خواستن از دلم رفته و من باز همانم و همان... کاش م توانی داشته باشد برای ادامهی راه.
۹۷/۰۳/۱۶