اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

برگشت

دوشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۵۶ ق.ظ

برگشت. 

همانطور که فکرش را می‌کردم. تکلیف چیست؟ من مشتاق اویم و شور او را می‌خواهم. نجات کجاست؟ آیا تن دادن نوعی سرسپردگی دیوانه‌وار و به لجن کشیده شدن نیست؟! او من را نمی‌خواهد و حال بودن با من را می‌خواهد و من هم. و من لااقل می‌دانم این حال هم چندان نپاید. باید بلد بشوم که جمع کنم خودم را و این در رابطه بعید است.... آه که دوستش دارم و هیچ... هیچ خواستنی‌ای دوام ندارد. 

یادم نرود که " پشت این هیچ بزرگ هیچی نیست " .... همه چیز در بلع این هیچ بزرگیم و تصور می‌کنیم هستی داریم لکن .... لکن ... 

اقرار می‌کنم حالم بهتر است و پیام او من را به زندگی برگردانده است و من دارم نفس می‌کشم، بدون بغض و هوا را به درون می‌کشم. من خوبترم اما بهتر است دل ندهم تا دوباره خورد نشوم، تا دوباره نشکنم ، تا باشم .... برای خودم بمانم. یادم نرود .

خدایا اگر هستی کمکم کن که گند نزنم. بخاطر میم لااقل، و نه من .... با که سخن می‌گویم.... هیچ بزرگ .

۹۷/۰۳/۲۱
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی