بازگشت به واقع
جمعه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۳۱ ق.ظ
دلم میخواهد به این رابطهی پنهانی با م که گرمایی به زندگیام بخشیده بود ادامه دهم. بیشترش برای این حس جنونآمیزم به پنهانکاری، انتظار، نرسیدن ... من سالها آرزویم این بود، دوست داشتم به چیزهایی که دوستشان داشتم نرسم، شعارش رفت روحش اما گویی مانده با من! نه من آن آدم احمق قدیم نمیشوم، که دوست داشته باشم رنج و دردها بازیام بدهند. آه نه، مگر پنهانکاری چه حس شیرینی دارد که در عشق عیان من به میم نیست؟ خیال.
باید راهی شوم به زندگی در واقع، هرچند کانترفکچوالها همیشه دلانگیزترند اما نهایتا بدرد خواب میخورند و من نمیخواهم در خواب زندگی کنم. واقع برایم هرچه باشد در اختیارتر است یا لااقل اینجور گول خوردهام که دارم میسازمش. به هر حال. زندگی را قشنگتر خواهم کرد. باز و باز.
۹۷/۰۵/۱۹