از سختیهای انسانی
شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۰۴ ب.ظ
همیشه درست کردن سخت است. درست کردن ماهیچه یا درست کردن روحیه یا درست کردن فهم و درک یا یا یا ... دوباره ورزش رفتم و گشنه و خستهام، در عین حال رژیم دارم و در عین حال درس دارم. خیلی گشنهام و دلم میتواد اندازهی یک خرس غذا بتورم و خیلی خستهام دلم میخواد مسل یک خرس بخوابم و لم بدم. و در تمام این حالات باید چیزی رو بسازم که برای ساختنش باید جون بکنم. هم باشگاهیهایم لاغر و ظریفند و هیچکدام مثل من قرار نیست جان بکنند. زبانم آنقدر ضعیف هست که مثل خر توی گل مقالات گیر کرده ام. از سختیهاز انسان بودن فقط دردهای اگزیستانسیالیستی نیست، که دردهای اینچنین هم هست که مثل خوره وجودت رو میخوره.
دیگه همین. باید غرهام رو لااقل مینوشتم تا جونم بالا نیومده.
پوووف
۹۷/۰۵/۲۷