طعم تلخ شکست
جمعه, ۲ آذر ۱۳۹۷، ۱۱:۵۷ ق.ظ
میدانم این حال بهسامان نمیشود. آن حس رهایی هم به سراغم نخواهد آمد چون این یک جدایی معمولی و خودخواسته نبود این یک شکست بود و من بازنده بودم و نمیتوانم به خودم برگردم من به یک شخص زمین خورده باز میگردم. حالم بهسامان نیست کار نکردهام و اوضاع قابل تعریف نیست و کرختی هم رفته و جایش را معمولی بودن شرایط گرفته است و من دارم یک زندگی معمولی را از سر میگذرانم همان که بدم میآمد. هربار با حظی میم را تماشا میکنم و لذت میبرم از با هم بودنمان اما طعم شکست آزارم میدهد. او خوب میدانست کجا باید رشته را ببرد همان جا که پیروز میدان شد او متاسفانه مثل خودم است و من دارم تاوان اشتباه و ندانم کاریام را پس میدهم. همانجا که قرار بود ببرم و نبریدم و رجعت کردم و امروز انگشت میگزم. هیچ حسی نیست مگر شکست بیپایان.
۹۷/۰۹/۰۲