کرختی
شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۵۲ ب.ظ
میدونی کارما یعنی چه؟ یعنی همین حال الان من، همین که یه گوشه از جهانم که دوستش ندارم. همین که اندوه دلخواه دلم را ندارم. همین که از همه چیز ماندهام. همین که از کلمهها دورم و نه حالی دارم و نه احوالی.
من سالهاست دارم با خودم با میم با زندگی بد میکنم. ساهاست به همه چیز خیانت میکنم. حتی دلم برای خودم تنگ نمیشود. حتی سوزی به دلم نیست از اینهمه هیچ.
استاد میگفت شاید از درد زیاد است که اینجور شدهای اما خودم میدانم کارماست. بازگشت بدیهایم با خودم، میم ...
م جوابم را نمیدهد و راستش هیچ غمی ندارم. آیا من مردهام؟ آیا خونی در رگهایم جاریست؟ چرا هیچ حسی ندارم؟ چقدر کرخت شدهام.
۹۸/۰۲/۰۷