اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

مونولوگ

يكشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۲۰ ق.ظ

به شکل عجیبی افسرده‌ام. نمی‌دونم چرا چنین کاری رو با این بچه‌ی احساساتی کردم؟ مح خیلی حساس و احساسی و من با ابراز عاقه بهش یه جورایی خیانت کردم به احساساتش. الان رفته و من نگرانم البته میدونم اونم مثل من ادا درمیاره اما نگرانم می‌کنه که نسبت به آدمها بدبین بشه، این خیلی برام سنگین و سخته. 

افسرده‌ام و هیچ کاری، دقیقا هیچ کاری نمی‌کنم. نشستم با موبایل ور میرم، می‌خوابم و کلا حال هیچی رو ندارم. پروژه‌های تحقیقی، دکتری و آی‌پی‌ام و کلا همه چی فعلا مالیده‌ست باید برنامه بریزم و کاری بکنم. اما دلم پیش مح و تا برنگرده نگرانشم. میدونم کاری با خودش نمی‌کنه اما نگرانشم. 

باید این هویت من که فکر می‌کنه زندگی یعنی فقط دوست داشتن و دوست داشتهش دن رو عوض کنم. اما چی می‌تونه باشه این زندگی آخه؟ میدونم که فعلا باید برای دکتری تلاش کنم و آی‌پی‌ام. بسه به تعویق انداختن همه چی باید شروع کنم.

۹۸/۰۵/۲۷
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی