اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

دوس‌پسر‌های من

شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۸، ۱۰:۴۹ ق.ظ

دیروز مح پیام داد و برگشت. دارم فکر می‌کنم من با این سن و سال وسط این کثافت‌های حشری چه می‌کنم؟ چی شدی مری جون؟ وقتی برای خودت ارزشی قائل نباشی و بررای جهان هم چیزی بهتر از این گیرت نمیاد.

افسرده‌ام از نوع ملال دلم می‌خواد یکی بیاد من رو از این وضع ملال در بیاره و چرا اون یکی میم نیست نمی‌دونم.

دلم می‌خواد یکی من رو خیلی دوست داشته باشه از خودشم بیشتر ولی مری جون کی؟ دقیقا از کی انتظاری چنین داری؟ خدایی هم اگه باشه غرق خودخواهیه و چرا نباشه و تو براش مهم باشی؟ مگه تو دقیقا کی هستی؟ چی هستی؟بهتر از و با ارزش‌تر از تو هم چنین نبودند که تو می‌خوای باشی...

ولش کن چی می‌خوای همش محال مگه بچه‌ای؟

اینجا هم شده صرفا گزارش تو از دوست پسرات.

همینه دیگه وقتی زمان دوست پسر بازیت بود نکردی حالا وضعت اینه سر پیری با دو تا پسر که کمه کمش ۱۰ سال ازت کوچیکترن بهم ریختی و غرق ندانم کاری‌های جوونا شدی...

چته تو آخه؟

۹۸/۰۶/۰۲
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۱)

۰۲ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۲۲ خونخوار باولکانی

دست‌کم همیشه آدمهایی برای شما (زنان) وجود دارند (همین باعث شده به دوست داشته شدن علاقه بیش از حد دارید)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی