اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

مونولوگ

سه شنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ب.ظ

واقعیت اینه که بودن با مح و عشق اون سیرابم نمی‌کنه، چیزی شبیه میم ه، با محبته اما تو دنیای من نیست تو دنیای خودشه و دلخوش به این که من رو داره و شاید حتی نداشتن منم براش مهم نباشه و راحت کنار بیاد، همونجور که درمورد میم فکر می‌کنم. باید بی توجهی کنم و ببینم چیجوره! اما ح خیلی خوبه.. با محبت مهربون و غنی.. میم هم که خب بخ صرافت افتاده دوست پسر پیدا کنه و اینکه منم دارم کنار میام تا آزاد شم.. حس می‌کنم ما بیشتر رفیق خوب و پارتنر خوبی هستیم تا زن و شوهر

اما چرا من با خودم کنار نمیام جدی؟ چمه؟ همه آدمها غرق زندگی خودشونن یا غرق یک رابطه‌ی موندگار و من مدام گوشی دستمه و انتظار آدمهای مختلف رو می‌کشم.

من پر از خلام و این آزارم میده، این فقدان خداست که داره روانیم می‌کنه و من دنبال یک عاشق و معشوق قوی وکاملم، همونجور که خدا برام بود. اما نه شدنی‌ نیست. باید که عاقل شم. اصلا خدا رو بخاطر وهمش کنار گذاشتی دنبال کدوم وهم جایگزینی؟

باید عاقل و قوی بشم و به محبت میم و ح و مح اکتفا کنم و از عشق دست بکشم که جز هورمون هیچی نیست خودتم خوب میدونی پس بیخود پی‌ش نباش.

۹۸/۰۶/۰۵
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی