بوسه با طعم سیگار
جمعه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۸، ۰۸:۲۰ ق.ظ
بالاخره لبهای ممنوعهای رو بوسیدم و آرومم. با ح دگرفتیم جنگل لویزان و لبهام رو بوسید و کمی کارهای دیگه. طعم سیگارش مستم کردم . نمیدونم اما کاش بتونم تا آخر باهاش رفیق بمونم. دوست داشتن رو خوب بلده و آرومم میکنه این اتفاق واسه دو روز پیشه و هنوز طعم سیگارش تو دهنم هست.
چند وقتیه دلم میخواد از میم جدا شم و مسالمت آمیز رفیق بمونیم برای هم و درعوض من آزاد باشم ولی تنها دلیلم مشکل اقتصادیه که هنوز مرددم میکنه. من نه کاری بلدم و نه پولی دارم و هیچ جوری نمیتونم زندگیم رو تنها بچرخونم.
ح رو دوست دارم اگرچه هیچ وقت مال من نخواهد شد و راستش نمیخوام هم مال من باشه. این روزها دوستی رو به با هم بودن ترجیح میدم.
خوش گذشت کارهای ممنوعه رو دوست دارم.
۹۸/۰۶/۲۲
آشغال حالم ازت بهم خورد
متاهلی ؟؟؟
خودت رو میندازی دست یکی ازت سوء استفاده کنه ؟
بدبخت
بعدشم مثل یه دستمال کاغذی بندازتت بیرون