اسماعیل
جمعه, ۲۲ آذر ۱۳۹۸، ۰۵:۴۹ ق.ظ
و بالاخره ح رو آنبلاک کردم. پیاماس تموم شد و من پریود شدم اما حال روحیم خوب نشد. نمیدونم دوای من س ک س هست یا محبت؟ یا هر دو؟ و جهان بخیل تر از این حرفهاست مری گوری جان.
دلم؟ کمی غم داره که نشونهی خوبیه. نوشتهی امید، خواستن، زنده بودن. و دلم به حال میم میسوزه.
بگذریم، دیشب خواب آقاجون رو دیدم. از جای از حافظه و خیال ترکیبی درست شده بود، حالا دلتنگ آقاجونم. و این عجیبه، دلتنگ آقاجون؟ خیالات وزن داشته مری؟ اون که هیچ محبتی نداشت! اه همش تقصیر مح هست از بس از آقاجونش گفت منم دلتنگش شدم.
راستش الان اونچه آزارم میده محدودیت جهانه. کاش ...
نه تو بزرگ نمیشی بچه. آخه کاش؟ چیو کاش؟
راست میگی... هیچی ...
اصلا هیچی به هیچی....
بذار تو بچگیِ خودم بمیرم اسماعیل.
۹۸/۰۹/۲۲