حیف
شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۳۱ ق.ظ
غمگینم. مت پسام زد و نپذیرفت. باید سرپا شوم، باید آدم بزرگی شوم. زندگی روزانه یک بزرگان را خریده ام و دارم فکر میکنم تنها راه نجات من در زندگی کار و کوشش و درس است. با اسما حرف زدم، قصد دارد از ایران برود و تافلش ۱۰۰ شده. خیلی خوشحال شدم براش و امیدوارم منم یا آیپیام یا آمریکا خلاصه که بروم.
فعلا غمگینم و دادم درسم را میخوانم. مت آدم فهمیده ای بود اما از رابطه با من فقط س ک س میخواست و من از او فلسفه که من را در حد و اندازهی خود نمیدانست. بگذریم... نشد دیگه.حیف اما خب.
۹۸/۱۰/۲۸