پرت و پلا
يكشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۲۷ ب.ظ
امشب از اون شبهاییه که دلم میخواد کسی بود که دوسم میداشت، با خیال من غرق میشد و به خودش که میومد دلتنگم میشد و بهم پیام میداد و مینوشت که دلتنگمه. اما من پیر شدم و فصل این شیطنتها به پایان رسیده. در پاییز عمرمم، و هنوز فکر میکنم زیبا و خواستنیام، درحالیکه زیبایی خزان زیبایی ذاتی نیست.
ولش کن این حرفها رو. امشب دلم میخواد از خودم حرف بزنم. حرفهایی خیالی پست کنم و یه عالمه آدم بیان و لایکم کنند.
راستی چیشد ما معتاد شدیم به لایک شدن؟ کی؟ کجا؟ چهجوری این قابلیت رو در ما تشخیص داد که ما بندهی دیده شدنیم؟ محتاج ارتباط دلخوشکنکیم؟
باید برم سراغ کتابهام، همون کتابهای خودیاری. علاج واقعه الان تو دست اونهاست.
۹۹/۰۹/۰۲