خرت و پرت
شنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۰۹ ب.ظ
حال روحیام مساعد نیست و دوباره توی جادهی پیاماس افتادهام با کلی دستانداز و خرابی.
حالم بد است و دلم میخواهد برای یکی دل بسوزانم. قطع به یقین چه کسی بهتر از مادرجون میتواند اشکم را درآورد؟
بگذریم، ایدهای بسرم زده.
من تقریبا همیشه، پیش همه نقش بازی میکنم، دروغ میگویم و چیزهایی میسازم که نیستند. حالا قصد دارم اینجا از همان نقشها بازی کنم.
اما آخر قرار بود اینجا شبیه به خودم باشد؟!
خب آن هم من است عزیزم. منی زادهی ذهنم. چه ایرادی دارد این وجهام را هم به اینجا بیاورم؟
۹۹/۰۹/۱۵