بیحاصل
يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۱۹ ب.ظ
هرچه زمان میگذرد و هرچه بیشتر از پیش بر دانستههایم اضافه میشود یقین میکنم که ما/من را از جهل خلاصی نیست. و کاش در این هم جهل بود و درد نبود. من میدانم که همهی خواندنها، دانستنها، فکر کردنها همه هیچ است. میدانم هیچ نخواهم دانست و شاید حتی هیچ هم نباشد و فقط این ما هستیم که جهان را در پی نظمی، یا هوشمندیای میجوریم. شاید جهان جز تصادف بیحاصل نیست. و چه کسی میداند؟ لااقل من راهی ندارم.
حال بهتر نیست دست بکشم؟ نه
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
۰۰/۰۳/۲۳