اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

محک

جمعه, ۱۶ مهر ۱۴۰۰، ۰۸:۴۸ ب.ظ

هر جلسه که استاد وارد کلاس می‌شد با ماژیکی که با خود به کلاس آورده بود، به خط ریز و زیبایی در گوشه‌ی سمت راست و بالای تخته‌ی سفید می‌نوشت «خوش بود گر محک تجربه آید به میان»

چند روزی‌ست که به صرافت افتاده‌ام تا خود را محک بزنم. در چه زمینه‌ای؟ نمی‌دانم! فقط می‌خواهم محک بخورم.

شاید هیجانش برایم خواستنی‌ست و یا شاید هم دلم می‌خواهد خودم را بیشتر بشناسم، و یا اصلا مسئله این است که خیلی چنین تجربه‌ای نداشته‌ام. اساسا وقتی تمام زندگیت می‌شود چهار دیوار اتاق و خانه، کجا و چطور خودت را محک می‌زنی؟

حسرت این روزهایم همین اعصاب‌خوردی‌های رنج‌آوری‌ست که میم و الف و احتمالا خیلی‌ها در کارهایشان تجربه می‌کنند.

اما آن شعر چه می‌خواهد بگوید؟!

محکِ تجربه چگونه است؟ آیا منظور این است که باید دست به کار شد؟ عملی کرد؟ ترس‌ها را کنار گذاشت یا با ترس‌ها مواجه شد؟

نمی‌دونم!

۰۰/۰۷/۱۶
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی