اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

زندگی بعد از پایان

يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۰، ۱۲:۲۸ ب.ظ

لااقل یک چیز برایم روشن شده. اینکه -دیگر- زیبا نیستم. برای آدمی که تمام فخرش زیبایی‌اش بود اتفاق هولناکی‌ست. بماند که چند سال پیش هم با این حقیقت مواجه شدم که اصلا آدم باهوشی نیستم.

اما زیبا نبودن!

راستش تمام زندگی‌ام را که مرور می‌کنم، همه من را دختر زیبایی می‌دانستند. تمام خاطرات گنگ من از کودکی منحصر می‌شود در صحبت از زیبایی‌ام که همیشه بر سر زبان‌ها بود.

حالا چه شده؟ نمی‌شود گفت چاقی، چون از ابتدا تقریبا چاق بودم، و حتی خیلی‌ها معتقدند آدم‌های چاق قشنگ‌ترند. نمی‌شود گفت پیری چون حقیقتا آنقدرها هم پیر نشده‌ام. ولی شاید مجموع این‌ها!

اما خلاصه هرچه که هست این واقعیتی‌ست که دارد زندگی را سخت می‌کند. مدام دارم کلنجار می‌روم تا ثابت کنم می‌شود همان دختر زیبای پیشین بشوم. اما نمی‌شود. زیبایی هم مانند قوای بدنی از من رخت بربسته، مانند هوش، مانند ... نمی‌دانم! اصلا چیز دیگری داشتم؟

راستش بی‌پولی هم مزید بر علت است. وقتی نه هوش داری، نه زیبایی، نه مهارت، نه پول، خب چرا زندگی می‌کنی؟ برای بدست آوردن همه‌ی آنچه از دست دادی و یا طی این ۳۷ سال نتوانستی بدست بیاوری؟

درست است من یک بازنده‌ام. من عمرم را باختم.

خب می‌شود حالا بنشینم و مقصریابی کنم که در درجه‌ی اول مادر و پدرم مقصرند. یا اصلا بروم یقه‌ی خدای فرضی را بچسبم. اما چه حاصل؟ من که می‌دانم مقصر من بودم. مقصر من هستم. من که می‌دانم خودم کم گذاشتم. می‌دانم این من بودم که زمان و عمرم را به باد دادم. خودم را نساختم. می‌دانم هیچ‌کس جز من مقصر نیست. خیلی‌ها وضع بدتر از من داشتند و خیلی خیلی اوضاعشان بهتر است. پس تنها مقصر خودمم.

خب حالا که چی؟

دو راه داری. البته خب سه راه، ولی اگر راه قدیمت را نخواهی ادامه دهی دو راه در پیش رو داری.

یک: خودکشی

دو:  تغییر و ساختن.

‌بله،  هر دو انتخاب سختی هستند، منتها ماندن در این وضع شاید از هر دوی آنها سخت‌تر باشد.

این کسالت دارد من را می‌کشد.

باید کاری کنم تا در ۴۷ سالگی به خودِ ۳۷ ساله‌ام فحش ندهم، و انگشت حسرت نگزم.

الان به گمانم در نقطه‌ی آغازم. چون هرآنچه در ذهنم بود که دارم تمام شده. خب طبعا پایان مساوی با شروع دیگری باید باشد، اینطور نیست؟

باید کاری کرد.

۰۰/۰۸/۲۳
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی