مخدری به نام عشق علیهالسلام
چهارشنبه, ۲ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۳۰ ق.ظ
- چیزی که نیاز دارم عشقه.
+ نداری؟
- میم عاشقمه، بیانصافیه، میدونم. اما هیجان عشق با عشق آرام و یا دوست داشتن فرق میکنه. چیزی که من الان می خوام هیجان عشقه.
+ چرا؟
- چون درد دارم، نیاز به تسکین و تسلی دارم. هیچ غذای مطبوعی توان کم کردن این درد رو نداره، اصلا هیچ چیز، اما عشق داره. بعلاوه عشق آدم رو دچار یک غم سانتیمانتال میکنه، که هم غمه، هم غم قبلی رو از آدم دور میکنه، و هم شیرینه مثل خارش زخمی که داره خوب میشه. اینجوره که عشق شبیه به مخدر عمل میکنه.
+ و مثل هر مخدری هم اعتیاد آوره.
- آره. از چاله به چاه. هزار دردسر تازه.
+ اما انسان عاقل را چه میشود که از چاله به چاه بیفتد، و هزار دردسر برای خود بتراشد؟ فقط برای اینکه نمیخواهد با دردش کنار بیاید چون ضعیف است، بلد نیست، و عجول است. چون تاب صبر را ندارد.
باید صبر کرد، فقط صبر؛
۰۱/۰۶/۰۲