در جستجوی معنا
سه شنبه, ۱۰ آبان ۱۴۰۱، ۰۴:۵۰ ب.ظ
ساعت نزدیک ۵ عصر روز ۱۰ام آبان است. آسمان ابریست، کبوترها و کلاغها جوری روی سقف خانهی روبهرویی، رو به سویی، بیحرکت نشستهاند که به نظر میآید در تماشای رخدادی غرقاند. من به تماشای آنها و آسمان مشغولم.
وضعیت تعلیق را هیچ وقت دوست نداشتم. هرچیز را نزدیک «لبه»ای ببینم، مشوش میشوم. هر آستانهای برایم آزارنده است و باید در سریعترین وضع ممکن وضعیت با ثبات را پیدا کنم؛ اما حالا این وضع آسمان و پرندگان، اگرچه تصویر یک تعلیق است اما دلچسب مینماید. باد کمی از لای پنجره به صورت و بدنم میرسد و حس میکنم همه چیز اکنون و در این «آن» یک وضعیت هنری و رازآلود دارد و منظورم از «رازآلود» یکجور «معنیداری»ست.
آیا میشود هنر را در جستجوی معنا دانست؟ و یا تلاشی برای معنیبخشی!
۰۱/۰۸/۱۰