اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

بازنگری یک تصمیم

يكشنبه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۲، ۰۷:۲۰ ب.ظ

نوشته بودم می‌خواهم اگر هم توده‌ای هست با آن سر کنم و بعد مرگ. کمی بعد دیدم چقدر شبیه آن چیزی است که در نوجوانی می‌گفت به این مضمون که آقا دو روز دنیا زندگی کن و این حرف‌ها. ماحصل آن تفکر بدنی خشک و چاق و مریض شد. بدنی که دوستش ندارم. و خب دنیا دو روز بود؟ نه. توانستم حالش را ببرم؟ قطعا نه! آن خوشی که گذشت، این درد بر بدنم ماند. برای تصمیم اخیر اما چه کنم؟ قطع به یقین دردسر ساز خواهد شد. همین که ریشه بزند به جای جای تنم و درد را به همه جایم ببرد خودش اتفاق وحشتناکی است. 

پس باید زودتر، هرچقدر ممکن باشد زودتر، بروم پیگیر اوضاع تنم.

احتمالا از ترس و یا شاید هم از عقلانیت. می‌دانم هم که دام است و بیفتم پیِ درمان ته ندارد و اصلا درمان را فراموش می‌کنم و نامیرایی هدف می‌شود. ولی خب باید حواسم باشد.

۰۲/۰۶/۱۲
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی