اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

درونِ زشت

چهارشنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۲، ۰۴:۴۴ ب.ظ

از ابتدای هفته تا همین امروز هر روز رفته بودم پژوهشکده. امروز تا نزدیک به ۱۱ خوابیدم، الانم حالم بده. خسته از هزارتا چیز که نمی‌دونم گفتن داره یا نه؟ که الان به نظرم داره، لااقل برای سال‌های آینده اگر عمری بود.

خسته از جمع و در جمع بودن. خسته از اینکه دیدم همون آدم قدیمم و همون اداها رو درمیارم تا در جمع بمونم، اغراق در شاد و سرحال و کول بودن، اغراق در محبت کردن، اغراق در تعریف و تمجید، اداهای بی‌وجه - دسته‌ی دیگر زیاد حرف زدن و خودنمایی - دسته‌ی دیگر دیدن آدم‌های میلن‌مایه، و الان فکر کردن به لینکه منم مثل بقیه میان‌مایه‌ام و چقدر نامید کننده - خوندن اخبار بین‌الملل و نامیدی - زیاده روی در رابطه با کاف و در فضای شبکه‌های اجتماعی - و بدترینش سرخوردگی از سمت کاف و نادیده قرار گرفتن از سمت خیلی‌ها که دوستشان دارم (به جهت جایگاه علمی‌شان)

الان هم مچاله‌ام. درد دارم و بغض و گلوی فشرده. 

اینم بگم که کاف خیلی تحقیرم کرد و خیلی بدجنسانه با من رفتار کرد. البته امیدوارم اثر مثبتی داشته باشه و دست بکشم.

کاش سکوتم بیشتر بشه، که البته مستلزم اینه که به جای فیسبوک و توییتر چرندیاتم رو بریزم تو همین یه تیکه جا که مال خودمه. چرا؟ چون عیان شدن درون زشت خیلی هولناکه.

۰۲/۰۶/۲۲
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی