بالاخره زمستون
پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۴۰۲، ۰۹:۴۸ ب.ظ
انقدر که هوا مطبوعه حالِ بد و پیاماس و هر چیزی که فکرش رو بکنی همگی مغلوب این نیکوییِ هوا شدن.
آسمونِ قرمز، شیشهی پنجره بخار گرفته؛ پنجرهایی به اتاقی روشن در دوردست که از گذر این هوا و شیشهی بخار گرفتهی پنجرهی خونهام، حکمِ اشارهای داره. اشاره به چی مهم نیست، مهم اینه که فعلا این آرامشبخشترین موقعیتِ ممکنی هست که برای یک شبِ پیاماسی، میشه تصور کرد.
درخواست برای کاری پژوهشی دادم که امیدوارم موافقت بشه و کار خوبی با پول خوبی بالاخره نصیبم بشه. یه عالم برنامه دارم. یه عالم ....
اگرچه روزی با برچسب «روزِ خوب» نبود، اما مطبوع بود و هیچ کم نداشت.
شاید عجالتاً همین ما را بس.
۰۲/۱۰/۲۱