اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

ترسوها جای‌شان در جهنم است

شنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۲، ۰۶:۳۷ ب.ظ

کمتر از یک ماه است که آ رفته و ماندگار شده. همین چند هفته خوب پیداست که چقدر همه چیز آنجا متفاوت است. نه آن غرهای همدلانه هست، نه بی‌قراری‌های مشابه. آ دارد زندگی را به نحو دیگری، متفاوت از ما که در ایران مانده‌ایم تجربه می‌کند. درست است که او تازه رفته و همه‌اش به رفیق‌ بینی و اینها می‌گذرد و نشانِ روزمرگی هنوز مهر نزده بر زندگیِ تازه‌اش. درست است که پولدار است و تجربه‌های نامقیدتری در قیاس با ما بد بخت‌ها دارد، اما نمی‌شود از ذهن دور نگاه داشت که همین آ که تا کمتر از یک ماه پیش در فاصله‌ی کمتر از ده کیلومتریِ ما بود و بازهم پولدار و رفیق‌باز و ... اما حال‌اش حالی مشابه ما بود.

ما در قفس مانده‌ایم.

دارم فکر می‌کنم شاید اشتباه من برای ماندن خیلی بزرگتر از آن‌چیزی‌ست که در حساب و کتاب‌هایم می‌آید. زندگی اصلا جای دیگری‌ست، و ما در این خاک و این جغرافیا داریم فقط دست و پا می‌زنیم تا هرازگاهی سرمان را از آب بیاوریم بیرون نفسی بدهیم تو و بعد باز همان و همان. ما داریم زنده می‌مانیم فقط، و با مشقت. ما داریم غرق نشدن را به اسم زندگی جلو می‌بریم.

چه خریتی‌ست دربند جغرافیا ماندن و ترسیدن از کندن و رفتن. 

هیچ وقت انقدر خودم را ترسو نشناخته بود.

۰۲/۱۲/۰۵
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی