پروژهی تازه؟!
پنجشنبه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۳، ۱۰:۵۶ ب.ظ
گندی جدید!
چرا واقعاً ؟ چرا به هبچ کسی نه نمیگی؟ از خردی طبعام است شاید. آن منِ سرگردان. منِ بیهدف که نه با خود خوش است و نه با دیگری. سردرگم. مانده و دست بسته.
راستش این ایام سخت گذشت.
افطار به می کرد برم پیر خرابات.
مستم و حالیم نیست. هستها ولی نیست. آخه مح؟ چرا؟؟!!
گند بزنن تو این نفسِ همیشه تشنهات. این نفسِ همیشه خواهشگر و بیملاحظه و بی مبالاتت.
آخه با آدمی که هیچ چی تو زندگیش معنا نداره و درعین حال همه چیز معناداره و حتی مهمه چطور میتونی حرف بزنی؟ چطور میخوای بهش بگی عقلایی رفتار کردن رو بهش بفهمونی. حالا هزاری بیا بگو اکسپست ببین، اکسآنته تصمیم بگیر. این آدم مغزش رو گذاشته رو طاقچه و ...
تو روحم.
تو روحم.
کاش این مزخرف نیومده تموم بشه.
۰۳/۰۱/۲۳
هانی چیزی که نشده ... تیک ایت ایزی