اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

چه امید‌ها ... اما نه برای ما

شنبه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۳، ۱۱:۲۲ ب.ظ

روزِ امروز یه جوری بودی بود. نه خوب بود و نه آنچنان بد. اما من شاکی‌ام. خونه شده بازار شام. حالِ هیچی رو ندارم. هر چیزی از چاله به چاه پریدنه. دلم یه موفقیت، یه سرخوشی، یه چیزی که بشه آرومم کنه رو می‌خواد. ۲۵ روز از سال نو گذشت که ۷ روز اولش سرخوش بودم و سوداها در سر می‌پروروندم. بعد رسید به فصل بی‌عملی و حیرانی در میون اونهمه برنامه. حالا بی‌عملیِ محضه. نه برنامه نه بی‌برنامه. 

مر می‌گفت آ داره میره آمریکا. پوزیشن گرفته. دلم گرفت. شاید امروزِ معمولی‌ام از همونجا بادش خالی شد. آ داره میره آمریکا. چه امیدهایی اما نه برای ما. 

هوووف.

خسته و درمونده‌ام. دلم می‌خواد یه خواب خوب ببینم که کلب بهم خوش بگذره. خیلی وقته بهم خوش نگذشته.

امشب شام نخوردم. مسواک و روتین هم تعطیل. امشب می‌خوام کثافت بخوابم.

امروز به م‌ح گفتم نه. 

دیشب فیلم می دسامبر رو دیدم و گیج زدن.

امروز خسته و بی‌رمق بودم.

و راستش هیچکدام اینها تا قبل از مهاجرت آ به آمریکا برایم آنقدرها مهم نبود که الان حس می‌کنم کوه غمی روی کمرم گذاشته این خبر.

آه. چه امیدها ... اما نه برای ما. و اصلا برای کی؟

چرت مخضه. هرکی هم امید داره خره. زندگی خودش تعبیر یأسه

کی گفته باید زندگی کرد؟ کی گفته ...

۰۳/۰۱/۲۵
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۱)

مود :

 

هرکی هم امید داره خره

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی