اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

چه می‌کنی؟ با زندگی لاس می‌زنم

يكشنبه, ۲۶ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۲۳ ب.ظ

هی اون غم داره بزرگ و بزرگتر میشه. تصور اینکه آ خواهد رفت خیلی حال خراب کنه. 

اما آیا واقعاً همینه؟ رفتار دیروز م‌ر، اینکه فردا جلسه داریم و من مقاله رو نخوندم و هنوز دستم به کاری نمیره، اینکه ... با م‌ح خراب کردم. اینکه هیچ کسی نیست. هیچ کس. یا هست مثل م‌ح و من توانش رو ندارم. اینکه ... خودم هنوز نمی‌دونم چی می‌خوام... کلافه‌ام ... خسته‌ام از خودم .... هیچ چیز به اندازه‌ی خودم بد نیست. 

چقدر از خودم ناراحت، عصبی، کلافه و اینام ...

چرا انقدر به هیچی نمی‌رسم.

چرا انقدر با زندگی لاس می‌زنم.

چرا آدم نمیشم. پاگیر نمیشم. بند نمیشم. 

....

چقدر از خودم خسته‌ام.

باید برم سیگاری بکشم. 

این زندگی انگار مال من نیست.

 

یه جایی (در می-دسامبر) گریسی با تعجب از الیزابت می‌پرسه: یعنی یه وقت‌هایی هیچ کاری نمی‌کنی و همینجوری میشینی به گذشته فکر می‌کنی؟

یه تعجبی هم می‌کنه که آدم خجالت میکشه، در حالی که انتظار اینه کسی که خجالت می‌کشه باید اون باشه

۰۳/۰۱/۲۶
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی