آن
پنجشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۹:۰۳ ق.ظ
از هرچه گفتیم از ما رخ برگرفت، اما خنک آن ...
داره بارون میاد و خنکیِ ملایم روی پوست، صدای ریز ریزِ قطرهها، خیسیی پنجره و دری برای آرامش. نه خیال، نه آرزو و نه هیچ، مگر همین لحظه. همین صدا و همین خنکی و دیگر هیچ. نه که گسترده شود. فقط همین لحظهاش. نه که ....
ول کن کلمهها را ...
آنات را دریاب.
۰۳/۰۲/۱۳