اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

ردِّی از گذشته

سه شنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۴۶ ب.ظ

شبیه به کشیده شدن ورق کاغذ بر پوست. اول‌اش نشانی نمی‌بینی، فقط می‌سوزد. یک سوزش گنگ و گیج کننده. نمی‌دانی چرا پوستت می‌سوزد! فقط سوزشی هست بی هیچ ردّی. کم‌کم دو لبه از هم جدا می‌شوند و یک شکاف باریک خودش را نشانت می‌دهد. ردّی از گذشته که حالا خودنمایی می‌کند. کم‌کم قرمزی و بعد شاید زخم. دیگر عیان شده منشأ سوزش از کجا بوده. از یک حواس‌پرتی یا بی‌توجهی که لحظه‌ای لبه‌ی کاغذی از روی پوستت گذشت. خیلی نرم گذشت. یادت هم نمی‌آید کدام ورق بوده حتی.

اما حالا که لبه‌های پوست فاصله گرفتند و قرمز هم شده، حس می‌کنی دردش کم‌تر است از وقتی که علت سوزش را نمی‌دانستی و گنگ بودی و گیج، از سوزشْ بی‌ردّی.

۰۳/۰۳/۲۲
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی