اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

آمد به سرم

چهارشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۳، ۰۱:۲۸ ب.ظ

بالاخره افسار زبان از دست برفت و گفتم هرآنچه بود.

نمی‌دونم چقدر اشتباه بود گفتن‌ اینها، ولی مثل همیشه که از یک رابطه یا یه آدمی ضربه می‌خوره نشستم و کلی براش حرف زدم. دلم نمی‌خواد این دنیای یوتوپیایی‌اش رو خراب کنم، منتها ضرباتی که می‌بینه و رنج‌هایی که متحمل میشه هم خیلی اذیتم می‌کنه. و وقتی خودم هنوز هیچ درست و غلطی رو نمی‌دونم، چطور به خودم اجازه میدم بشینم و بگم کمتر آسیب دیدن، بهتره؛ فلذا فلان!

ولی گفتم مثل همیشه و احتمالا ساید افکت‌هایی هم بر زندگیمون خواهد داشت، یا تا مدتی نامشخص تعادلی نخواهد داشت. تنها خوبیش اینه که یحتمل کمتر آسیب ببینه. ولی راستش خیال باطلیه چون به مجرد اینکه یکی لبخند بزنه بهش و باب رفاقت بهش باز کنه، باز شیرجه می‌زنه به دنیای کودکانه‌ی گل و بلبل خودش. 

کاش زندگی انقدر لجن و آدم‌ها انقدر کثیف نبودند.

۰۳/۰۳/۳۰
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی