اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

سر نخ

چهارشنبه, ۲ آبان ۱۴۰۳، ۱۲:۱۰ ب.ظ

اصلا حال و حوصله ندارم. انگار بی‌خانمان شده باشم. انگار یکی من را از خانه‌ام به بیرون پرت کرده و بدتر حتی راه خانه را هم نمی‌دانم.

خب معلوم است وقتی دلت را می‌سپری و هرزگردی می‌کنی ته‌اش این بی سروسامانی است. 

حال و حوصله ندارم. دلم می‌خواد یکی بیاد منو به تمامی از خودم بگیره. و بعد؟ هیچی ول میشم مثل حالا. چه به تمامی چه نصفه و نیمه فرقی نداره احمق. تو حفره داری. و این نباید میشد. حالا هم جای پر کردن این حفره برو دنبال بدبختیایی که هولت دادن تو این وضع. دونه به دونه مواجه شو و فرار نکن. 

......

امروز میزم رو خلوت کردم. الان این دیالوگ(مونولوگ) رو که هی داشت تو سرم می‌چرخید نوشتم و دیدم ای دل غافل، مغزت داره می‌ترکه از شلوغی و تو یا فرار کردی و یا رفای دو روبرت رو مرتب کنی. 

خب بسه. همینقدر که فعلا فهمیدم حدودا چه مرگمه بسه.

۰۳/۰۸/۰۲
آنی که می‌نویسد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی