اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

اینگونه‌ام

دقیق‌ترین نسخه از خودم که می‌شناسم

Certified copy

بایگانی

۲ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

راه گلویم تنگ شده، درد دارد تمام تنم را تسخیر می‌کند، انگل گونه از من تغذیه می‌کند، ذره به ذره، سلول به سلول دارم تخریب می‌شوم.

انگار در من جهنمی برپاست. جهنمی سرد و ایستا.

من زنم؛ پریودم. هورمون‌هایم اعتصاب کرده‌اند. اختیار بدنم را بدست گرفته‌اند، مغزم دارد می‌پاشد. از رحمم خون جاری‌ست.

من نخواستم مادر بشوم و هر ماه تقاص انتخابم را پس می‌دهم. تقاص اینکه نمی‌گذارم از من انسانی به این جهنم پا بگذارد.

من زنم. من به نوبه‌ی خودم جلوی این روند زیستن را می‌گیرم، جلوی ابتلا به زندگی را.

 

۰ نظر ۲۷ فروردين ۰۰ ، ۲۰:۲۳
آنی که می‌نویسد

اینجایم؛

بر تلی از خاکستر.
قبل از شروع ۱۴۰۰ آخرین علقه‌ام را هم گسستم. از س جدا شدم و حالا تنهایم، مال خودم، مال میم، مال ...
امروز مادرجون رو از خونه‌ش می‌برند، احتمالا برای همیشه. امروز آخرین روزی بود که مادرجون خونه‌ی خودش بود. میره خونه‌ی خاله‌جون و شاید بعدش به سالمندان و باید بنشینیم به انتظار مرگش.
راستی چرا اینجور شد؟ او چه بدی‌ای کرده بود؟ دنیا دار مکافات است؟ او که تمام عمرش سختی کشیده بود. او که اینقدر خوب و عزیز بود! چه شد که به این وضع افتاد؟ او که تمام ترسش دس‌اش شدن( زمینگیر شدن)  بود و تمام آرزویش مرگ با عزت، چه شد که چنین وضعی برایش پیش آمد؟
راستش حال نوشتن از خودم را ندارم.
ته‌اش؟ بر تلی از خاکستر

 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر ۲۱ فروردين ۰۰ ، ۱۹:۴۷
آنی که می‌نویسد